شهید قاسم سلیمانی؛ اسطوره ماندگار

حاج قاسم سلیمانی دارای شخصیتی بود که رهبر معظم انقلاب از او به عنوان یک مکتب یاد کردند؛ «مکتب سلیمانی». مکتبی که صاحب و خالق آن خود را متعلق به همه و همه می داند؛ چنین اسطوره ای است که خود را سرباز خانه ی هر مسلمانی می داند که در معرض خطر است.

خبرگزاری تسنیم- هادی دارابی: قهرمان و پهلوان در فرهنگ ما ایرانیان جایگاه والایی دارند، قهرمان کسی است که در مسابقات و رقابت ها به پیروزی دست یافته، ولی بُرد و باخت برای پهلوان اهمیت ندارد و بلکه مهم تر از آن، منش و فرهنگِ ایثار، جوانمردی، بزرگی، مردانگی و امثال آن را مد نظر دارد. برنده شدن هدفِ پهلوان نیست و او دست یابی به سجایا و فضائل اخلاقی را هدف دارد.

کسی که پهلوان است و در این جایگاه هم می درخشد، با استمرار در این مسیر به «اسطوره» تبدیل می شود. یک اسطوره خود را متعلق به گروه و جناحی خاص نمی داند و اتفاقاً هرکسی با هر عقیده ای او را اسطوره و محترم می داند.

جامعه ی ایران در 13 دی ماه 1398 یکی از اسطوره های خود را به ظاهر از دست داد ولی در باطن، حاج قاسم سلیمانی با شهادتش ماندگارتر شد. شبیه «شیشه ی عطری که شکست و عطر آن در فضا پیچیده و هنوز هم باقیمانده است».

حاج قاسم سلیمانی دارای شخصیتی بود که رهبر معظم انقلاب از او به عنوان یک مکتب یاد کردند؛ «مکتب سلیمانی». مکتبی که صاحب و خالق آن خود را متعلق به همه و همه می داند؛ چنین اسطوره ای است که خود را سرباز خانه ی هر مسلمانی می داند که در معرض خطر است.

ایرانِ ما از این اسطوره ها کم به خود ندیده و خاطرات و احوالات آنان در اذهان مردم به جا مانده و بدون تردید، سردار دل ها شهید سلیمانی نیز از جمله ی این اسطوره هاست. شخصیتی که از کرمان، دیار کریمان سربرآورد و در دفاع مقدس آب دیده شد و بعد از جنگ تحمیلی نیز در میدان فعال بود؛ او در این سال ها زلال تر شد و به گفته ی خود، در بیابان ها به دنبال شهادت گشت و بعد از فتح الفتوح در منطقه و برچیدن بساط داعشِ دست ساخته ی آمریکا و اسرائیل، به فوز عظیم شهادت نائل آمد.

گویا هرچه زمان می گذرد و از لحظه ی شهادت حاج قاسم دور می شویم، فقدان او ملموس تر و اهمیت مجاهدت هایش بیشتر به چشم می آید؛ البته که این دیار خالیِ از اسطوره نبوده و نیست و پرچم به دست مجاهدان است تا ان شاالله به حضرت صاحب الامر(عج) برسد.

جامعیّت شخصیت حاج قاسم به قدریست که گفته شده در خلال یکی از مأموریت ها و عملیات ها در مقابله با تکفیری ها، در کشاکش میدان رزم به فکر آهوهایی است که در پادگان محل فرماندهی اش هستند و همان جا سفارش می کند که به آنان سرکشی و رسیدگی شود. هم چنین می بینیم که او چه به صورت تلفنی و چه حضوری، دیدار و احوال پرسی از خانواده ی شهدا را کنار نمی گذارد؛ به حدی که خود او برای مداوای اعضای خانواده یکی از شهدا، به بیمارستان رفته و پشت درب اتاق عمل منتظر می ماند.

چنین فردی که این قدر با مومنان از باب رحمت و عطوفت برخورد می کند، در مواجهه با دشمنان هم به قدری سخت و غیّور است که برخی مجاهدان نقل می کنند آوردنِ نام او و پیچیدنِ خبر حضور او در منطقه، ترس را بر اندام تکفیری های دور از انسانیت می انداخت.

باید گفت پاسداشت جایگاه و بزرگداشت این اسطوره بر ما فرض است و چقدر خوب که بتوانیم حالا که چنین الگوهای نابی داریم، از آنان درس گرفته و ویژگی های شخصیتیِ شهید سلیمانی را در سبک زندگی مان پیاده کنیم. در این صورت است که می توانیم ادعا کنیم چنین اسطوره ای را به عنوان اسوه پذیرفته و از منش او پیروی می کنیم.

انتهای پیام/

نظرات

captcha